آن یکی میگفت خواهم عاقلی مشورت آرم بدو در مشگلی
غریبه ای در شهر وارد میشود و بدنبال شخصی عاقل وفرزانه میگردد تا مشکلش را او مگر حل کند مردم به او گفتند در این شهر هیچ فرزانه ای وجود ندارد غیر از آن دیوانه که در خرابه ها منزل دارد آن یکی گفتش که اندر شهر ما نیست عاقل جز که آن مجنون نما ودر حقیقت اوست ان عاقل واز شر مردمان احمق خود را به دیوانگی زده است که ایمن از انها بماند41243 بازدید
10 بازدید امروز
11 بازدید دیروز
96 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian